روانشناسی کودکان بی سرپرست
کودکی و نوجوانی دوران حساس از زندگی فرد است که فرد باید در آن دوران به شناخت و کشف استعداد های خود برسد تا بتواند برای آینده خود تصمیم خوبی بگیرد. در این دوران نیاز به پشتیبان و سرپرست یک نیاز اساسی است که خانواده مهم ترین و بهترین گزینه است. کودکان و نوجوانانی که به دلایل مختلفی نظیر آسیب های اجتماعی و خانوادگی مانند اعتیاد ، طلاق ، فوت ، بیماری والدین و ... از زندگی در کنار خانواده محروم می شوند و با شرایط بی سرپرست و بد سرپرست وارد جامعه می شوند نیازمند مراقبت و ارایه خدمات روانشناسی خاصی هستند. مراقبتی که آسیب های روحی و خلاء های هیجانی و عاطفی این کودکان (نوجوانان) را پوشش دهد و کمک به رشد همه جانبه و پرورش استعداد های نهفته شان کند.
تکلیف عمده نوجوان کسب هویت و استقلال است. یعنی یافتن پاسخی به این دو سوال: "من که هستم؟" و "چه میکنم؟" این دوره را باید دوره نقشآزمایی دانست، دورهای که فرد ممکن است برای تغییر شخصیت خود، رفتارها، عقاید و علایق مختلفی را مورد آزمایش قرار دهد و دست به هر کاری بزند.
کسب هویت یکی از مراحل مهم تحول روانی-اجتماعی در طول زندگی افراد است. تحول روانی اجتماعی در هر فرد طی 8 مرحله شکل می گیرد که از کودکی تا پیری ادامه دارد. در هر مرحله فرد با تعارضی روبرو می شود و فرد در صورت حل موفقیت آمیز تعارض، مرحله بعدی را نیز بهتر آغاز می کند. در هر مرحله فرد با نیرو های درون روانی و اجتماعی در ارتباط است و این هر دو بر رشد و تحول فرد موثر هستند.
رشد اخلاقی، تمرین، محیط و تعادل جویی از عوامل موثر بر تحول روانی-اجتماعی هستند.
یکی از عوامل محیطی که نقش اولیه در شخصیت افراد دارد، خانواده است. از وقتی که کودک به رشد یافتگی اجتماعی می رسد، خانواده و مدرسه نقش کلیدی بازی میکنند.
بد سرپرستی و بی سرپرستی:
از آسیب های مهم خانواده، بدسرپرستی با بی سرپرستی است.
بی سرپرست به آن دسته از افرادی اطلاق می شود که بنا به دلایلی پدر و مادر خود را از دست داده اند یا اینکه والدین، آنها را رها کرده اند؛ و بد سرپرست به افرادی اطلاق می شود که به علل گوناگون از حمایت، مراقبت و نگهداری موثر توسط خانواده محروم بوده و مورد غفلت خانواده (جسمی یا روانی و هردو) قرار می گیرند.
این کودکان با مشکلات فراوانی روبرو هستند. مشکلات این کودکان نداشتن احساس امنیت و برطرف نشدن نیازهای آنهاست. کودکانی که در مراکز شبانه روزی هستند به دلیل جابه جایی های مکرر از خانه به خانه دیگر و از خانه به شبانه روزی و از شبانه روزی به خانه تغییر سیاست های مرکز نگهداری، تغییر کارمندان امکانات رفاهی و تفریحی احساس بی ثباتی می کنند. کمبود اعتماد به نفس و عدم بیان مشکلات با فرد مناسب و عدم مورد علاقه بودن از دیگر کمبودها و مشکلات روحی رفتاری این کودکان می باشد وجود خشونت رفتاری و بدنی در بین آنها کمبود امکانات و سلیقه های متفاوت آنها احساس محرومیت از خانه و خانواده باعث بروز خشونت در بین آنها شده است.
نحوه رفتار با کودکان بی سرپرست :
با این کودکان نباید طوری رفتار کرد که احساس دلسوزی ، ترحم و تبعیض شما را متوجه شوند. باید طوری رفتار کرد که کودک متوجه خلاء والدینش نشود. مثلاً توجه و مهربانی بیش از اندازه ، خریدن اسباب بازی های متنوع ، ابراز علاقه و محبت بیش از حد ، فرق گذاشتن بین او و سایر کودکان و .. بیش از آنکه کودک را خوشحال کند می تواند لطمات بدی بر روحیه او بگذارد.
والدین می توانند از مشاوران متخصص روانشناس کودک برای بهینه کردن روش های تربیتی کودک از طریق مشاوره حضوری و مشاوره غیر حضوری مانند مشاوره تلفنی استفاده کنند .